سلام نمی کنم چون هر سلام آغازی دویاره است و من سالهاست که به پایان خود رسیده ام.. .... نام : گمنام .... شهرت : آواره ..... شغل : عاشق .... نام پدر: پریشان... نام مادر: گریان... نام خواهر : نگران... . نام برادر: انتظار... نام دوست : بی خیال... محله : از دیار فراموش شدگان... درد : سکوت... . غزل : آه... دبیرستان : عاشقان.... جرم : به دنیا آمدن.... محکوم : به زنده ماندن..... پلاک : بیکران......... نشانی : درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی..شماره تماسم 09364550050